آناتومی و انسداد و شاخه های شریان ساب کلاوین چپ
آناتومی و انسداد و شاخه های شریان ساب کلاوین چپ در سایت جسارت
شریان ساب کلاوین ,شریان ساب کلاوین چپ,آناتومی شریان ساب کلاوین,شاخه های شریان ساب کلاوین,تنگی شریان ساب کلاوین,انسداد شریان ساب کلاوین,محل شریان ساب کلاوین
توضیحاتی در مورد شریان ساب کلاوین
شریان ساب کلاوین یکی از شاخه های اصلی شریان آئورت است که در سمت چپ مستقیماً از آئورت منشا گرفته و در سمت راست از تنه شریانی براکیوسفالیک جدا می شود. این شریان در شیار همنام خود از روی دنده اول گذشته و سپس تبدیل به شریان آگزیلاری می شود. شاخه های متعددی از شریان ساب کلاوین منشا می گیرند که به قفسه سینه، غده تیروئید و عضلات و احشا گردن خون رسانی می کنند. در این مطلب از سایت جسارت در مورد شریان ساب کلاوین صحبت میکنیم امیدواریم مورد توجه قرار بگیرد.
شریان ساب کلاوین یا زیرترقوه ای
سرخرگ زیرترقوه ای (زیرچنبری) یا شریان سابکلاوین (به انگلیسی: Subclavian artery) یکی از سرخرگهای جدار قفسه سینه است که در تغذیه اندام فوقانی نقش دارد. همچنین شاخههایی از این سرخرگ به گردن و مغز میروند. سرخرگ زیربغلی (آگزیلاری) که سرخرگ بازویی (براکیال) را ایجاد میکند، ادامه سرخرگ زیرترقوهای است. یکی از شاخههای مهم سرخرگ زیرترقوهای، سرخرگ مهرهای است. دو سرخرگ مهرهای در کنار پل مغزی، سرخرگ قاعدهای را تشکیل میدهند. سرخرگهای مهرهای و قاعدهای، دستگاه مهرهای قاعدهای را میسازند. این دستگاه وظیفه خونرسانی به قسمت پشتی مغز را برعهده دارد.
شریان آگزیلار
سرخرگ زیربغل یا شریان آگزیلار (انگلیسی:Axillary artery)٬ در کالبدشناسی انسان یک رگ خونی بزرگ است که انتقال خون اکسیژندار را به ناحیه جانبی قفسهٔ سینه یا سینهگاه، زیر بغل و اندام فوقانی به عهده دارد. این شریان ادامه سرخرگ ساب کلاوین است که شروع آن حاشیه جانبی دنده اول، میباشد. پس از عبور از حاشیه پایین ماهیچهٔ تِرِس بزرگ٬ به شریان بازویی تبدیل میشود.
مبدا شریان ساب کلاوین
سرخرگ زیرترقوهای چپ مستقیماً از قوس آئورت جدا میگردد. سرخرگ زیرترقوهای راست از سرخرگ بازویی-سری (Brachiocephalic artery) یا تنه براکیوسفالیک که سرخرگ بی نام نیز خوانده میشود، منشعب میگردد.
شریان ورتبرال
سرخرگ مهرهای یا شریان ورتبرال (به انگلیسی: Vertebral artery) از شریانهای سر و گردن است که از سرخرگ زیرترقوهای همان طرف منشعب میگردد. شریان زیرترقوهای (سابکلاوین) چپ بهطور مستقیم از قوس آئورت جدا میشود، ولی شریان زیرترقوهای راست از سرخرگ بازویی سری (براکیوسفالیک)منشعب میگردد . شریان مهرهای از محل انشعاب خود به طرف بالا رفته، از طریق سوراخ پس سری بزرگ (فورامن ماگنوم) وارد حفره جمجمه میگردد. دو شریان مهرهای در کنار تحتانی پل مغزی به یکدیگر میپیوندند و سرخرگ قاعدهای را به وجود میآورند . دو سرخرگ مغزی پشتی که از شریان قاعدهای منشعب میگردند، در حلقه ویلیس شرکت میکنند. به دو سرخرگ مهرهای و قاعدهای (بازیلر)، دستگاه مهرهای قاعدهای گفته میشود که در خونرسانی به قسمت پشتی (خلفی) مغز نقش دارند (به ویژه مخچه، ساقه مغز و تالاموس). دستگاه سباتی وظیفه خونرسانی به نواحی پیشین مغر را برعهده دارد (به خصوص عقدههای قاعدهای، کپسول داخلی و قسمت اعظم قشر مغز).
شاخه های شریان ساب کلاوین
سرخرگهایی که از سرخرگ زیرترقوهای (زیرچنبری) جدا میگردند عبارتنداز : سرخرگ مهرهای سرخرگ سینهای داخلی تنه تیروئیدی-گردنی تنه دندهای-گردنی سرخرگ کتفی-پشتی
شاخه های شریان مهرهای
شاخههای شریان مهرهای به دو گروه تقسیم میگردند : شاخههای گردنی که عبارتنداز: شاخههای نخاعی شاخههای ماهیچهای شاخههای جمجمهای که عبارتنداز: شاخههای مننژی سرخرگ نخاعی پشتی جهت تغذیه عروقی ریشههای پشتی اعصاب نخاعی سرخرگ نخاعی پیشین جهت خونرسانی به بصل النخاع و طناب نخاعی سرخرگ مخچهای تحتانی پشتی سرخرگهای بصل النخاعی
نشانگان خون دزدی زیرترقوهای
نشانگان خوندزدی زیرترقوهای (انگلیسی: Subclavian steal syndrome) نقص جریان خون مغز است در نتیجه مکیده شدن خون مغز به اندام بالایی هنگامیکه سرخرگ زیرترقوهای طرف ضایعه دیده قبل از انشعاب سرخرگ مهرهای مسدود شود. به این بیماری «سندرم خوندزدی شریان تحت ترقوهای» و «سندرم سرقت سابکلاوین» هم گفتهاند. شایعترین محل آن ابتدای زیرترقوهای (زیرچنبری) چپ است. معمولاً هیچگاه به گانگرن نمیرسد چون کلترال زیاد دارد. وقتی از دست زیاد کار بکشیم، تقاضا زیاد شده و از مهرهها خون میگیرد (از مغز) و در صورت تنگی کاروتید علائم دوبینی، سرگیجه و اختلال تعادل ایجاد میشوند. تشخیص با داپلر کاروتید است. داپلر تنگی ساب کلاوین را تشخیص نمیدهد اما دیدن حرکت معکوس خون در شریان مهرهای دلالت بر این سندرم است. گاه ساب کلاوین از قلب دزدی میکند. در هر صورت تنگی کاروتید را عمل میکنیم.
سرخرگ کاروتید درونی
سرخرگ کاروتید درونی (به انگلیسی: Internal carotid artery) از مهمترین سرخرگهای سر و گردن است که از سرخرگ کاروتید مشترک منشعب میگردد. به سرخرگ کاروتید درونی، خوابرگ درونی و شریان سبات داخلی هم گفتهاند. دو سرخرگ کاروتید درونی وجود دارد که از سرخرگ کاروتید (سبات) مشترک همان طرف جدا میگردند. شاخههای سرخرگ کاروتید درونی در خونرسانی به نواحی پیشین مغز نقش دارند. تغذیه خونی بخش پشتی (خلفی) مغز از طریق سرخرگ مهرهای (ورتبرال) و سرخرگ قاعدهای (بازیلار) صورت میگیرد. دو شاخه انتهایی سرخرگ کاروتید درونی، سرخرگ مغزی میانی و سرخرگ مغزی پیشین نامیده میشوند. سرخرگهای کاروتید درونی و مغزی پیشین در حلقه ویلیس شرکت میکنند.
شریان فمورال چیست
سرخرگ رانی یا شریان فمورال (Femoral artery) شریان بزرگی است که در هر طرف از ادامه شریان ایلیاک خارجی تشکیل میشود. سرخرگ رانی خون پا را تامین میکند. نبض شریانی در ناحیه فمورال اغلب قابل لمس است. این شریان در بالای ران به دو بخش تقسیم میشود : شریان رانی عمقی (Deep femoral artery) که به عمق ران رفته و تغذیه عضلات و استخوان ران را به عهده دارد. شریان رانی سطحی (Superficial femoral artery) که در قسمت سطحی ران به سمت پایین تا پشت زانو آمده و در آنجا شریان پوپلیته را تشکیل میدهد. وظیفه اصلی این شریان خونرسانی به زانو و پایینتر از آن است. هر بخش خود به شاخه های متعددی تقسیم میشود مثلاً شاخه های شریان فمورال سیرکومفلکس خارجی از شریان رانی عمقی هستند و شاخه های ژنیکولر و سورال از شریان رانی سطحی.
انسداد سرخرگ کاروتید درونی
آترواسکلروز در ۲ سانتیمتر اول سرخرگ کاروتید درونی معمولاً شدید بوده و در غالب موارد به طرف پایین یعنی شریان کاروتید مشترک کشیده میشود. اگر جریان خون به واسطه حلقه ویلیس کافی باشد، انسداد شریان کاروتید داخلی در ابتدای سرخرگ بدون علامت است. شدت سکتههای این شریان به واسطه گردش خون جانبی که به منظور جبران انسداد به صورت تدریجی و بهطور پیشرونده ایجاد میشود، به میزان زیادی متغیر است. با توجه به اینکه شریان کاروتید داخلی علاوه بر تغذیه مغز در همان سمت، عصب بینایی و شبکیه را از طریق سرخرگ چشمی (افتالمیک) خونرسانی میکند، در موارد انسداد سمپتوماتیک کاروتید درونی، کوری گذرای یک چشم در ۲۵ درصد موارد ایجاد میگردد که شروع انسداد را هشدار میدهد که در توصیف آن ممکن است بیمار از وجود سایه، یا عدم دید در قسمت بالا یا پایین یا تاری دیدش را در یک چشم گزارش کند. انسداد سمپتوماتیک سرخرگ کاروتید درونی منجر به سندرمی مشابه سکته سرخرگ مغزی میانی میگردد که علایم آن عبارتند از: فلج نیمه بدن (همیپلژی) در سمت مقابل اختلال یا نقص حسی نیمه بدن (همیسنسوری) در طرف مقابل نیمهنبینی همنام (همی آنوپی همونیموس) سمت مقابل اختلال تکلم (آفازی) در صورت درگیر شدن نیمکره غالب
سرخرگ های تاجی
سُرخرگهای تاجی یا شَرایین اِکلیلی ، سرخرگهایی هستند که خون را به ماهیچه قلب میرسانند. سرخرگهای تاجی از آئورت بیرون میآیند. آئورت، شریان یا سرخرگ اصلی بدن میباشد که از بطن چپ، خون را خارج میسازد. شریانهای کرونری از ابتدای آئورت منشأ میگیرند؛ بنابراین اولین شریانهایی هستند که خون حاوی اکسیژن زیاد را دریافت میکنند. دو شریان کرونری (چپ وراست) نسبتاً کوچک اند و هرکدام فقط ۳ یا ۴ میلیمتر قطر دارند. این سرخرگهای تاجی از روی سطح قلب عبور میکنند و در پشت قلب به یکدیگر متصل میشوند و تقریباً یک مسیر دایرهای را ایجاد میکنند. وقتی پزشکان قدیم چنین الگویی از رگهای خونی قلب دیدند، آن را به تاج تشبیه کردند، به همین دلیل به این شریانها، کرونری (Coronary یعنی تاجی) گفتند که امروزه نیز از این کلمه استفاده میشود. از آنجاییکه شریانهای کرونری قلب دارای اهمیت زیادی هستند، پزشکان، تمام شاخهها و تغییراتی را که ممکن است در افراد مختلف وجود داشته باشد، شناسایی کردهاند. شریانهای کرونری چپ دارای دو شاخه اصلی میباشد که به آنها نزولی قدامی و شریان سیرکومفلکس یا چرخشی میگویند و خود این شریانها نیز به شاخههای دیگری تقسیم میشوند. این سرخرگها، قسمت بیشتر عضله بطن چپ را خونرسانی میکنند. بطن چپ موظف است خون را به تمام قسمتهای مختلف بدن پمپ کند بنابراین نسبت به بطن راست دارای عضلات بیشتری است. شریانهای کرونری راست، معمولاً کوچکتر اند و قسمت زیرین قلب و بطن راست را خونرسانی میکند. بطن راست خون را به ریهها پمپ میکند. شریانهای کرونری دارای ساختمانی مشابه تمام شریانهای بدن هستند با این تفاوت که فقط در زمان بین ضربانهای قلب (حالت استراحت قلب)، خون دراین شریانها جریان مییابد.
سرخرگ ها
سُرخرَگ یا شَریان به رگهایی که خون را از قلب به سایر اندامها منتقل میکنند میگویند. سرخرگ ششی و سرخرگ آئورت دو سرخرگ اصلی متصل به قلب هستند. شریان از سه بخش اینتیما و مدیا و ادوانتیش تشکیل شده است. بخش اینتیما درونیترین که از بافت سنگفرشی تک لایه است و زیر آن بافت همبند پشتیبان و تیغهٔ الاستیک آن را از مدیا جدا میکند. در مدیا عروق خونی و عضله صاف داریم. سرخرگ دیواره ضخیمتری نسبت به سیاهرگ دارد ولی قطرداخلی آن کمتر از سیاهرگ است. بافت سرخرگ شامل بافتهای پوششی، ماهیچهای و پیوندی است. همهٔ سرخرگها خون روشن (خون حاوی اکسیژن) را منتقل میکنند به جز سرخرگهای ششی که خون تیره (خون حاوی کربن دی اکسید) را منتقل میکنند.
مویرگ ها
مویرگها رابط بین سرخرگچهها و سیاهرگچهها بوده و به علت گستردگی زیاد خود، داشتن دیواره نازک و کاهش سرعت جریان در آنها، مناسبترین جای برای مبادله مواد غذایی، اکسیژن و دیاکسید کربن بین خون و مایعات بافتی میباشد. مبادله مواد از راه پراکندگی، گذر از منافذ دیواره مویرگها، گذر از پیوندهای بین سلولی و بدست وزیکولهای پینوسیتوزی انجام میگیرد. تمامی مویرگها از فقط یک لایه بافت پوششی سنگفرشی تکلایه ساخته شدهاند. این بافت پوششی دارای منافذی است که از طریق آنها مواد شامل گازهای تنفسی، آب، مواد غذایی ساده و مولکولها میتوانند بین خون و سلولها مبادله شوند. بهطوریکه در هر سانتیمتر مربع از سطح مویرگ، چندین میلیون درز یا سوراخ ریز وجود دارد. مویرگهای مغز تنها مویرگهایی هستند که هیچ منفذی در سطح خود ندارند؛ تا بدین ترتیب خیلی از موادی که در متابولیسم سلولهای مغزی نقش ندارند و همچنین میکروبها نتوانند وارد مغز شوند. (ایجاد سد خونی – مغزی برای محافظت بیشتر از مغز) توجه کنید که گلوکز و اکسیژن به راحتی میتوانند توسط پروتئینهای ویژه از مویرگهای مغزی عبور کنند و به سلولهای مغزی بروند. هر مویرگ از ابتدا توسط دریچهای از جنس بافت ماهیچهای صاف حلقوی به سرخرگ متصل است. این دریچه که تحت فرمان نخاع میباشد، دارای دو نقش میباشد: ۱) فشار زیاد سیستولی خونی که قرار است وارد مویرگها که دارای مقاومت بسیار کمی هستند را تا حد زیادی کاهش میدهد تا این فشار زیاد باعث پاره شدن دیواره مویرگها نشود. ۲) این دریچه خون را فقط در موقع لزوم (مواقعی که سلولهای بدن نیاز به تبادل مواد با محیط دارند) وارد مویرگها میکند. هر مویرگ از انتها نیز توسط دریچهای به سیاهرگ متصل و مربوط میشود. انواع مویرگها بر اساس پیوستگی غلاف اندوتلیال و غشاء پایه: ۱-پیوسته (Continuous) یا سوماتیک: فقدان منفذ در دیواره- موجود در تمام انوع بافتهای عضلانی، همبند، غدد برون ریز و دستگاه عصبی یافت میشود. ۲-منفذدار (Fenestrated) یا احشایی: با حضور روزنههای خلال سلولی حلقوی متعدد در غشاء اندوتلیوم که توسط غشاء سلول محدود میشود. لایه قاعدهای پیوسته است. در گلومرول کلیه دیده میشود. ۳- جیبمانند (Sinusoidal) یا ناپیوسته: مویرگهایی بسیار وسیع (تا ۴۰ میکرومتر) و دارای شکل نامنظم میباشند که سلولهای آندوتلیال پوشاننده آنها دارای منافذ بدون دیافراگم و تیغه پایه آنها غیر ممتد است. علاوه بر این، وجود فضاهای بزرگ بین سلولهای آندوتلیال باعث میشود که نه تنها پلاسما بلکه سلولهای خونی نیز از آن فضاها به بیرون راه یابند که این فضاها گاهی بوسیله ماکروفاژها اشغال میشوند، سینوزوئیدها در کبد، مغز استخوان و طحال دیده میشوند. این مویرگها مسیر پر پیچ و خم زیادی دارند که باعث کندی جریان خون میشود. سلولهای اندوتلیال لایهای ناپیوسته میسازد که با فضاهای عریضی از هم جدا شدهاند. دیافراگم ندارند. لایه قاعدهای ناپیوسته دارند. در کبد و اعضاء خونساز مثل مغز استخوان و طحال وجود دارد.
شریان ساب کلاوین
مطالب مرتبط :